به گزارش آریاورزش، محمدرضا مؤذن که ابتدای امسال به تیم والیبال شهرداری تبریز پیوست، توانست عملکرد خوبی را از خود بر جا گذاشته و بازی‌های زیبایی را برای این تیم انجام دهد.
وی که در اواسط سال ۹۴، به دلیل مصدومیت مسابقات جام ملت‌های آسیا را ازدست‌داده بود، با پیوستن به تیم والیبال شهرداری تبریز، تمرکز خود را بر روی لیگ برتر گذاشت و درنهایت نیز با درخشش در این تیم، دوباره به تیم ملی بازگردد.
مؤذن متولد ۲۹ شهریور سال ۱۳۷۰ در تهران به دنیا است اما اصالت او به شهر قزوین برمی‌گردد.وی در مورد روند ورودش به ورزش والیبال می‌گوید:من اول فوتبالیست بودم و حتی در تیم فوتبال قزوین هم بازی می‌کردم اما به دلیل اینکه پدرم نیز والیبالیست بود و با او به مجموعه‌های والیبالی می‌رفتم، گرایشم را به سمت والیبال تغییر داده و تصمیم گرفتم که والیبال بازی کنم.
[caption id="attachment_11473" align="aligncenter" width="720"]
محمدرضا موذن[/caption]
لیبروی تیم ملی ب کشورمان که این روزها یکی از جوان‌ترین و آینده دارترین بازیکنان این رشته نیز محسوب می‌شود، در حالی از امیدواری‌هایش برای رسیدن به تیم ملی بزرگ‌سالان سخن می‌گوید، که به عقیده بسیاری از کارشناسان والیبالی، وی یکی از اصلی‌ترین مهره‌ها برای جایگزینی فرهاد ظریف در تیم ملی محسوب می‌شود.
محمدرضا مؤذن درباره اتفاقاتی که در سال ۹۴ برایش رخ داد، مصدومیتی که در مردادماه امسال گریبان گیرش شده و مانع از حضور او در جام ملت‌های آسیا شد و دلایلش برای انتخاب تیم والیبال شهرداری تبریز، صحبت‌های جالبی را انجام داده است که در ادامه می‌خوانید:
سال ۹۴ برایتان چطور گذشت؟
علی‌رغم اینکه اوایل این سال را با آسیب‌دیدگی شروع کردم اما به‌مرورزمان وضعیتم بهتر شده و توانستم خود را به بهترین شرایط ممکن برسانم اما درمجموع می‌توان گفت که سال ۹۴ برای من سال خوبی بود.
ابتدا در پست پاسور بازی می‌کردید اما بعدها تغییر پست داده و لیبرو شدید؛ چه اتفاقی افتاد که این تصمیم را گرفتید؟
من قبل از اینکه به اردوی تیم ملی نوجوانان دعوت شوم، ۴ سال به عنوان پاسور فعالیت کرده بودم اما به عنوان لیبرو به تیم ملی نوجوانان دعوت شدم.
در این اردو پاسور تیم مصدوم شد و من جای او را گرفتم و پاس دادم که یوتسا ست کوویچ که در آن زمان سرمربی ما بود، از پاس‌های من خوشش آمده و دوباره مرا در پست پاسور به کار گرفت.
پس‌ازاین اتفاقات، در سال ۸۸ با تیم نوین کشاورز تهران به عنوان لیبروی دوم قرارداد بستم و از آنجا به‌صورت حرفه‌ای در پست لیبرو بازی کردم.
درباره مصدومیتتان در مردادماه و از دست دادن جام ملت‌های آسیا برایمان بگویید.
در فاصله ۴ روز مانده به این مسابقات، ما یک بازی دوستانه با تیم ملی قزاقستان برگزار کردیم که در جریان این بازی، توپ به پشت تبلیغات دور زمین رفت که دراین‌بین، من نیز برای بازگرداندن توپ تلاش می‌کردم اما متأسفانه دستم به آن تابلوها برخورد کرده و دچار مصدومیت شدم.
پس‌ازاین اتفاق من به یک بیمارستان رفتم تا از دستم عکس بگیرم.زمانی که دکتر گفت انگشتت شکسته، من باور نکردم و به او گفتم که دستگاهتان خراب است اما پس از معاینه دوباره، مشخص شد که واقعاً انگشتم شکسته است.
سپس نیز با سیامک افروزی پزشک تیم مشورت کرده و انگشتم را به تیغ جراحان سپردم و به ترتیب نتوانستم در مسابقات جام ملت‌های آسیا، کنار تیم ملی باشم.
بعد هم به تبریز آمدید و به تیم والیبال شهرداری تبریز پیوستید؛چه شد که تیم والیبال شهرداری تبریز به عنوان مقصد بعدی خود انتخاب کردید؟
قبل از اینکه ما برای مسابقات تیم ملی دانشجویان عازم کره جنوبی شویم، از مسئولان تیم والیبال شهرداری تبریز با من تماس گرفتند و پیشنهاد خود را ارائه کردند و من نیز پس از مشورت با پدرم، قبول کردم که برای ادامه دوران حرفه‌ای خود به تبریز و تیم والیبال شهرداری این شهر بیایم.
پیش از اینکه به تبریز بیایید چه ذهنیتی در مورد مردم این شهر داشتید؟
قبل از پیوستنم به تیم والیبال شهرداری تبریز فکر می‌کردم که مردم این شهر با افراد غیربومی رابطه خوبی برقرار نکرده و آنان را تحویل نگیرند اما بعد از پیوستن به شهرداری تبریز و زندگی در این شهر این ذهنیت من به‌کلی تغییر پیدا کرد.
برای گردش بیشتر کدام‌یک از گردشگاه‌های تبریز را انتخاب می‌کنید؟
هیچ جا؛ از زمانی که به تبریز آمده‌ام تنها یک‌بار با محمد طاهر وادی به پارک ائل گولی تبریز رفته‌ایم و به غیر از آن، نتوانستم به جای دیگری بروم.
از غذاهای تبریز کدام‌یک را بیشتر می‌پسندید؟
از غذاهایی که مخصوص این شهر باشند فقط کوفته‌تبریزی را می‌شناسم که آن را چندین بار خورده‌ام و دوستش دارد.
در کل رابطه‌تان با غذا چطورِ است؟
برای غذا خوردن وقت زیادی گذاشته و خیلی به آن اهمیت می‌دهم اما همیشه سعی می‌کنم که حواسم به غذا خوردنم باشد تا چاق نشوم.
صمیمی‌ترین دوستتان در تبریز چه کسی است؟
دوست تبریزی ندارم اما در بین بازیکنان تیم با محمد طاهر وادی و حسن صنوبر رابطه نزدیکی دارم.البته با ۲ بازیکن خارجی که امسال در تیم والیبال شهرداری تبریز بودند، رابطه خوبی داشتم.
در مدتی که در تبریز حضور داشتید، ترکی یاد گرفتید؟
فقط فحش‌های رایج در این زبان را یاد گرفتم، چون همه راننده‌ها از آن استفاده می‌کنند و من نیز خیلی کم متوجه آنان می‌شوم اما اصلاً نمی‌توانم به این زبان صحبت کنم.
البته در حد اینکه بگویم آب بده یا شعارهای ترکی که هواداران در دیدارهای خانگی ما سر می‌دهند را هم یاد گرفته‌ام و در کنار آن نیز می‌توانم به زبان ترکی عددها را بشمارم.
بامزه‌ترین بازیکنان تیمتان چه کسی است؟
به نظر من اسوتوسلاو گوتسف بازیکن بلغاری که امسال داشتیم بامزه‌ترین بازیکن ما بود.
شما بامزه‌ترین بازیکن نیستید؟خیلی‌ها می‌گویند محمدرضا مؤذن بامزه‌ترین بازیکن تیم والیبال شهرداری تبریز بود.
نه، به‌هیچ‌وجه این‌طور نیست.من برخلاف اینکه در زمین مسابقه شیطنت‌های زیادی انجام می‌دهم اما در بیرون از زمین شخصیت آرامی دارم.
عنوان بی‌مزه‌ترین بازیکن تیمتان را به چه کسی می‌دهید؟
خدا را شکر بازیکن بی‌مزه در تیم نداریم و همه بازیکنانمان در نوع خود بامزه هستند اما به دلیل اینکه قد من کوتاه است و حسن صنوبر ۲ متر و ۱۰ سانتی‌متر قد دارد، من معتقدم که او حق مرا خورده است و به همین خاطر، عنوان بی‌مزه‌ترین بازیکن تیم والیبال شهرداری تبریز را به او می‌دهم.
عملکرد تیمتان در این فصل از رقابت‌های لیگ برتر والیبال را چطور ارزیابی کردید؟
با توجه به اینکه این تیم امسال نسبت به سال گذشته حدود ۸۰ درصد بازیکنان خود را تغییر داده بود و بازیکنان جوانی نیز در آن فعالیت می‌کردند، امسال ما تیم خوبی را تشکیل داده بودیم که می‌شود بر روی آن سرمایه‌گذاری کرده و در سال آینده انتظار نتایج به‌مراتب بهتر را از این تیم داشت.
بهترین و بدترین نمایشی که امسال در تیم والیبال شهرداری تبریز داشتید به کدام دیدار مربوط می‌شود؟
نمی‌شود از یک بازی خاص به عنوان بهترین بازی یاد کرد اما یکی از بهترین بازی‌هایی که انجام دادم مقابل متین ورامین بود. بدترین عملکرد امسالم نیز بازی نخست این فصل مقابل تیم سایپا محسوب می‌شود که اصلاً از عملکرد خودم راضی نبودم.
در مورد بازی سوم پلی‌آف مقابل ثامن مشهد توضیح بدهید؛ در آن دیدار چه اتفاقاتی افتاد؟
این دیدار از اول تا آخر پر از اتفاقات بد بود.تیم ثامن‌الحجج مشهد تماشاگران بی‌ادبی دارد که طول بازی هم به ما فحاشی کرده و هم سنگ پرتاب می‌کردند.
آنان می‌دانستند که دیدار مقابل شهرداری تبریز آخرین بازی تیمشان است و به همین دلیل نیز دست به هر کاری زدند که برنده از آن خارج شوند.
بهترین و بدترین اتفاقی که امسال برایتان رخ داد چه بود؟
امسال در زندگی خود اتفاقات خوب زیادی را تجربه کردم که یکی از این اتفاقات خوب، آشنایی و همکاری من با کادر فنی خوب و مجرب تیم والیبال شهرداری تبریز بود که در اوایل سال کمک فراوانی برای بازگشت من به دوران اوج خود کردند اما با اختلافی خیلی زیاد، شکستن انگشتم در فاصله ۴ روز مانده به رقابت جام ملت‌های آسیا بدترین اتفاقی بود که در سال ۹۴ برای من رخ داد.
از تجربه کار کردن با عادل بناکار برایمان بگویید.
عادل بناکار یک فرد ساکت و مظلوم است که به همین دلیل نیز فکر می‌کنم بهترین شخصی است که تا این لحظه با او برخورد کرده‌ام.
او به قدری مثبت، آرام و خونسرد است که حتی پس از بازی‌هایی که می‌بازیم بازیکنان را جریمه نکرده و کلا رابطه خیلی خوبی با بازیکنان خود برقرار می‌کند.
درباره اختلافی که عادل بناکار با برخی از بازیکنان سابق خود پیدا کرده چه نظری دارید؟
نظری در این مورد ندارم، چون این اختلاف‌نظرها به سال گذشته برمی‌گردد که من در آن تیم حضور نداشتم.
برگردیم به بحث نوروز؛ بهترین عیدی که گرفتید چه بود؟
یک دوچرخه بود که آن را پدرم برایم گرفته بود.
به کسی هم عیدی می‌دهید؟
از خودم کوچک‌تر در فامیل زیاد هستند اما من همیشه سعی می‌کنم از دستشان دربروم و به آنان عیدی ندهم (می‌خندد).
کدام سین هفت‌سین را بیشتر دوست دارید؟
سیب
بزرگ‌ترین آرزویی که برای سال ۹۵ دارید، چیست؟
اول امیدوارم که دوباره دچار مصدومیت نشده و آسیب نبینم.دوم هم اینکه می‌خواهم در تیم ملی بزرگ‌سالان برای کشورم بازی کنم.
با توجه به حضور بازیکنانی مانند مهدی مرندی و عبدالرضا علیزاده امیدی به حضور در تیم ملی بزرگ‌سالان دارید؟
این‌طور نمی‌شود گفت که چون این بازیکنان در تیم ملی بزرگ‌سالان هستند، من هیچ شانسی برای دعوت شدن به آن ندارم.به‌هرحال یک میدان رقابتی است که همه با یکدیگر رقابت می‌کنیم و هر بازیکنی که شایسته‌تر باشد، به تیم ملی بزرگ‌سالان دعوت خواهد شد.
به دلیل اینکه من از هر ۲ بازیکن نیز از لحاظ سنی کوچک‌تر هستم، در مرحله اول سعی می‌کنم که چیزی از آنان یاد گرفته و از تجربیاتشان استفاده کنم و در مرحله دوم با آنان رقابت کنم.
یک خاطره از نوروز برایمان می‌گویید
زمانی که کلاس پنجم ابتدایی بود، در تعطیلات عید نوروز می‌خواستم از یک جوی آب عبور کنم که پایم لیز خورد و به درون این جوی آب افتادم.
زمان تحویل سال یاد چه موضوعی می‌افتید؟
این خاطره را در ذهنم مرور می‌کنم که ۳ سال پیش زمان تحویل سال در پادگان پست می‌دادم.
کارت پایان خدمت یا معافیت والیبالیست‌ها هم مانند فوتبالیست‌ها جعلی که نیست؟
قانونی که سازمان لیگ برای بازیکنان حاضر در لیگ برتر والیبال تدوین کرده است، اجازه حضور بازیکنی که کارت پایان خدمت یا معافیت ندارند را در تیم‌های مختلف نمی‌دهد اما کارت پایان خدمت و معافیت هیچ‌کدام از آنان جعلی نیست و مشکلی از این بابت ندارند.
چه برنامه‌ای برای سال ۹۵ دارید؟سال آینده هم به همکاری‌تان با تیم والیبال شهرداری تبریز ادامه خواهید داد؟
تبریز شهر خوبی بود که من در آن اذیت نشده و راحت بودم اما خیلی زود است که بخواهیم از الان در مورد فصل بعد صحبت کنیم ولی امیدوارم سال آینده هم بتوانم با تیم والیبال شهرداری تبریز همکاری کنم.
چند کلمه می‌گویم و از شما می‌خواهم اولین چیزی که با شنیدن این کلمات به ذهنتان می‌رسد را برایمان بگویید.
والیبال: علاقه قلبی
تیم ملی: به آن خواهم رسید
مهدی مرندی: رفیق
تبریز: دوستش دارم
غذا: این را هم دوست دارم
نوروز: لحظه‌های به‌یادماندنی
پدر و مادر: عشق
هواداران تبریزی: پرشور و علاقه‌مند
یک پیام نوروزی به مردم خوب ایران بده.
امیدوارم آنان هر کجا که هستند شاد و موفق و خرم و سلامت باشند و سال ۹۵ برایشان سالی خوب و سرشار از موفقیت باشد.
[caption id="attachment_63930" align="aligncenter" width="974"]
محمدرضا مؤذن - شهرداری تبریز[/caption]
[box type="shadow" align="" class="" width=""]برگرفته از تسنیم[/box]