به گزارش آریاورزش، تیم ملی والیبال در آسیا قهرمان شد و بار دیگر ثابت کرد قدرت ایران فراتر از آسیاست. اما این مسابقات یک حاشیه دیگر هم در پی داشت، و آن سخنان کاپیتان تیم ملی والیبال بود که بار دیگر حال و روز کشتی طوفان زده والیبال را به همگان یادآور شد تا فدراسیون طعم تلخ حقیقت را زیر زبان خود احساس کند.
صحبتهای او، آن هم درست پس از صعود به فینال آسیا، مانند پتکی بر پیکرهی والیبال ایران بود. مخصوصاً آنهایی که برای جاهطلبی خودشان تا آنجا که میتوانستند جلوی سر و سامان گرفتن والیبال ایستادند و با بهانههایی مثل بازیهای نوجوانان، جوانان و قهرمانی آسیا، فدراسیون والیبال را دستآویزی برای پیشبرد اهداف خود قرار دادند. همانهایی که خبرنگاران و افرادی که جویای شرایط والیبال بودند را حاشیهساز و عامل بر هم خوردن آرامش والیبال دانستند! حال اینکه با سخنان اخیر کاپیتان تیم ملی والیبال مشخص شد برگزاری انتخابات فدراسیون والیبال و روشن شدن رئیس آینده، نه تنها منافاتی با آرامش تیمهای ملی ندارد، بلکه خود ویروسی مهلک در والیبال ایران است.
حفظ آرامش تیم ملی یا بررسی شرایط برای حضور داورزنی؟ / آیا باز هم انتخابات مهندسی میشود؟ ۶ مرداد بود که فدراسیون والیبال برای ثبتنام در انتخابات، اطلاعیه داد اما بعدازظهر همان روز، این اطلاعیه توسط وزارت ورزش به بهانه مسابقات قهرمانی نوجوانان جهان و حفظ آرامش وتو شد. در همان زمان برخی گمانهزنیها حکایت از حضور داورزنی در انتخابات فدراسیون داشت که در نهایت، در آخرین روز ثبتنام رنگ حقیقت به خود گرفت تا در ذهن مخاطبان والیبال، انتخابات سال گذشته تداعی شود. انتخاباتی که رنگ و بوی مهندسی شده میداد و در نهایت شد آن چه شد! رئیس سابق فدراسیون والیبال روزی برای پست معاونت ورزش وزارت، صندلی والیبال رها کرد. حال شرایط برای او چطور پیش میرود که اینبار حاضر شده وزارت را رها کرده و به والیبال برگردد؟ او بدون استعفا از وزارت ورزش، پست معاونت را فعلا حفظ کرده است! شاید چون نمیخواهد ماجرای امیررضا خادم برای او تکرار شود. خادم به دلیل شرکت در انتخابات کشتی از پست وزارتخانه استعفا داد؛ اما در انتخابات پیروز نشد و پست وزارتخانه را نیز از دست داد. داورزنی در اظهارات دیروز خود با سایت وزارت ورزش اظهار داشت که در صورت پیروزی در انتخابات فدراسیون، مسعود سلطانیفر تصمیم میگیرد که وی در کدام پست باقی بماند! سؤال اینجاست که اگر سلطانیفر با استعفای داورزنی از معاونت وزارت ورزش موافقت نکند، آنگاه تکلیف والیبال چه خواهد شد؟
فدراسیون داوری، موفقیت یا انزوا؟
پس از برکناری احمد ضیایی به دلیل اجرای قانون بازنشستگی، افشین داوری به عنوان سرپرست موقت وارد فدراسیون والیبال شد. او روزی با شعار تعامل با اهالی والیبال، رسانهها و برگزاری هر چه سریعتر انتخابات، وارد فدراسیون شد اما پس از مدتی خلف وعده کرد و نه تنها تعامل چندانی با رسانهها نداشت، بلکه بر خلاف گفتههایش، انتخابات والیبال حدود یکسال طول کشید. البته به گفته مربیان والیبال، افشین داوری در این مدت تلاش خودش را برای اجرای برنامههای تیمهای ملی کرد، اما نتوانست محبوبیتی پیدا کند. او پس از مدتی اعلام کرد حضورش در انتخابات منوط به رضایت و خواستهی اهالی والیبال است. چه شد که پس از مدتی با وجودی که میدانست جامعه والیبال تمایل چندانی به حضور وی در انتخابات ندارد، در آخرین روز ثبتنام کرد؟
نکته اینجاست که چطور میشود ثبتنام از کاندیداهای پست ریاست فدراسیون و برگزاری انتخابات موجب بر هم زدن آرامش تیمهای ملی میشود! اما استعفا از سرپرستی فدراسیون، آنهم در میانههای میزبانی از مسابقات قهرمانی آسیا امری عادی و موجه است؟! هر چند که استعفای وی از سوی وزیر مقبول نیفتاد تا او باری دیگر صندلی فدراسیونی را پس از دوران سرپرستی ترک کند. او پس از آن، با عدم انتشار صحبتهای سعید معروف در سایت فدراسیون والیبال و حضور نیافتن در مراسم پایانی و جشن قهرمانی تیم ملی والیبال، به گونهای دلخوری خود را اعلام کرد.
به هر صورت حضور در انتخابات، حق قانونی هر فردی است، اما چرا ایشان زودتر تصمیم خود را نگرفت؟ چرا در آخرین روز و دقیقاً وسط مسابقات آسیا؟ آیا همین موارد را نمیتوان دلیلی بر جنگ گلادیاتورها بر سر قدرت دانست؟
اجازه بدهید انتخابات روال قانونی خودش را طی کند خیلیها اعتقاد دارند با حضور داورزنی در انتخابات، کفه ترازوی رقابت به سمت وی سنگینتر میشود و باید دید در نهایت چند کاندیدا انصراف میدهند. این درست است که محمدرضا داورزنی در دوران ریاست خود مخصوصاً با آوردن ولاسکو، خدماتی به والیبال ایران داشت؛ اما آیا بهتر نیست به جای ریموت کنترل از راه دور، اجازه بدهید انتخابات روال قانونی خود را طی کند تا در نهایت مناسبترین و محبوبترین فرد انتخاب شود؟
این والیبال است، والیبال محبوب ما ... بگذارید نفس بکشد...!