پردیس آریافر/ به گزارش آریاورزش، همین ۶ ماه پیش بود که تیم ملی فوتبال با تمام شایستگی از جام ملتهای آسیا حذف شد! در همان زمان برخی دوستان رسانهای٬ خصوصا رسانه تصویری شمیرشان را از رو بستند و شرافتشان را آویختند، و با انواع کلید واژهها، انتشار کاریکاتور، اشک و آه و سوز و گداز نفس را بر تیم ملی فوتبال بریدند! با علم به اینکه میدانند بازی با کلمات چه کارها که با روح و روان انسان نمیکند؛ و به درستی که برای خم کردن کمر تیم ملی از خوب جایی ضربه زدند. تکرار مداوم جملاتی مثل: کلین شیت، ما قهرمانیم، این تیم فراتر از آسیاست و باید قهرمان شود، ۸ سال یک مربی را حفظ کردیم الان باید قهرمان شود، پرسش مداوم از بازیکنان بابت حفظ خط دروازه و ... جز بار روانی و فشار روحی چه دستآوردی داشت؟ بطوری که ما به عنوان تماشاگر مسابقه، زمان دریافت گل اول و شکسته شدن کلین شیت علی بیرو احساس کردیم تمام رؤیاهایمان فرو ریخت. چراکه از لفظ «کلین شیت» به سان یک تابو، در ذهنمان خط قرمزی ساختیم که عبور از آن مساوی با نابودی آمال و آرزوهایمان بود و دیگر فرصتی برای جبران نیست.
در وصف اتفاقات آن بازی حرف بسیار است که در این مطلب نمیگنجد. اما به نمونههایی از موارد رسانهای زمان جام ملتها توجه کنید:
فدراسیون فوتبال ژاپن: تیم ملی ژاپن با هر نتیجهای مقابل ایران قابل احترام و مورد حمایت ماست.
فدراسیون ایران: درصورتی که تیم قهرمان شود، قرارداد کیروش تمدید میشود!
کارشناسان و برخی رسانهها قبل از بازی با چین: کیروش باید اخراج شود!
گوینده خبر: آقای تاج کیروش را اخراج کن و به تیم شوک بده!
روزنامه گل با انتشار تصویری از کیروش در حالی که با دستکش بوکس صورتش کبود است: در صورت قهرمانی هم کیروش نمیماند!
کیروش: رؤیای ما نیمه نهاییست. رسانه: نیمه نهایی برای ما خاطرهست، فقط قهرمانی میخواهیم!
کارشناس بعد از پیروزی ۳-۰ مقابل چین: کیروش هیچ دست آوردی نداشت. برنامهای برای گلزنی ندارد. تمامی گلها از روی شانس بود!
کارشناسی دیگر: این بردها افتخار نیست! چرا مقابل عراق مساوی کردیم؟ چرا کیروش در ترکیبش تغییر ایجاد میکند؟ میثاقی: ژاپن هم ۱۰ تغییر ایجاد کرد. کارشناس: نه آنها آنالیز کردند، ارزیابی کردند و به این نتیجه رسیدند! میثاقی: لابد کادر ایران هم ارزیابی کرده کارشناس: نه ...!
خیابانی با اشک و آه: کیروش تو برای مردم ایران چکار کردی؟ آب و هوای خوزستان را دیدی؟ ما شهید و جانباز دادیم! شفافسازی کنید کیروش چقدر دلار میگیرد! و ... با این قبیل اظهارنظرها چنان تیم را لای منگنه قرار دادند که در بازی مقابل ژاپن از فشار استرس و بار روانی کمترین نشانی از ایران محبوب ما نداشته باشند. استرسی که در نگاه و حرکتشان موج میزد و فشاری که از هر سو احساس میکردند، به یک تلنگری بند بود تا در نهایت همان یک اشتباه فاحش رقم بخورد و رؤیای یک ملت بر باد برود.
[gallery link="file" columns="2" size="medium" ids="164014,164013,164012,164006"]در این چند وقت اخیر و در آستانه دیدارهای نهایی لیگ ملتها نیز از گوشه و کنار صحبتهای مختلفی مطرح میشود که ما را به یاد همان روزها میاندازد٬ البته نه به آن شدت. در حالی که فدراسیون روسیه و لهستان در اطلاعیه خود فشار را از تیم خود برمیدارند، در ایران هستند کسانی که با کوچک جلوه دادن اسامی تیمهایی که با ترکیب دوم خود آمدند، حتی بصورت غیرمستقیم اینگونه القا میکنند که راه برای تیم ملی ایران هموار بوده و بهترین فرصت برای قهرمانی است. تکرار مؤکد بر روی «قهرمانی» دقیقا همان سمی است که تیم ملی فوتبال ما را مسموم کرد. غافل از اینکه تیمهایی مثل آمریکا، لهستان، فرانسه و ... حتی با ترکیب دوم هم خطرناک هستند و نباید دست کم گرفته شوند. ضمن اینکه آمریکا و برزیل، دو ابرقدرت والیبال با تمام قوا به این مرحله آمدند. درست است که لیگ ملتها نسبت به المپیک و جام جهانی از الویت پایینتری برخوردار است، اما همین تیمهای اروپایی سالهای گذشته با ترکیب کامل شرکت میکردند و چه بسا اگر انتخابی المپیک در قاره اروپا به خاطر تعدد تیمهای قدرتمند دشوار نبود، امسال نیز مانند برزیل و آمریکا قویتر ظاهر میشدند.
رسانه مانند شمشیر دو لبه است. همانقدر که میتواند سازنده باشد همانقدر هم میتواند ویرانگر باشد. رسانه یعنی کنترل کیفیت. جامعه این قدرت را به رسانهها داده تا شرایط را کنترل کنند ولی وقتی این قدرت زیاد شد باید متعادل شود. در مورد تیم ملی می توان گفت وقتی کنترل رسانهها متعادل باشد حتی یک انتقاد ساده هم کارساز بوده و شبیه تلنگر میماند. ولی زمانی که این کنترل زیاد باشد٬ فشار روی تیم ملی افزایش پیدا کرده و نتیجهای کاملا معکوس میدهد. گاهی یک انگیزه کوچک میتواند کاری کند که ذهن و توان و روح مخاطب کوه را هم جابجا کند. در میان دوستان رسانهای بودند کسانی که قلمهایشان را منصفانه و دلسوزتر به نگارش در آوردند. تقاضا داریم اجازه ندهند همان بلایی که سر فوتبال آمد٬ به والیبال نیز سرایت کند. داغی که از ناکامی فوتبال بر دلمان مانده٬ به این زودی التیام نمییابد.
تیم ملی فوتبال بازی نیمه نهایی را به ژاپن باخت٬ همانطور که والیبال ایران در نیمه نهایی لیگ جهانی ۲۰۱۴ به ایتالیا باخت. آیا در هر دو بازی ایران از لحاظ فنی توانایی شکست حریفانش را نداشت؟ مسلما مشکل صرفا فنی نیست٬ بلکه به عامل تجربه٬ آمادگی ذهنی و روحی و مدیریت هیجانات درونی تیمها در این مرحله دشوار برمیگردد. ممکن است به عنوان یک هوار والیبال و عضوی از جامعه رسانه٬ انتقادی هم داشته باشیم. اما فعلا وقت حمایت است. خواستهی ما از ملیپوشان این است که چشمانشان را ببندند و تصور کنند قرار است برای رسیدن به شیکاگو در اولین بازی خود به میدان بروند. تماشای بازی جذاب از شما حتی اگر بدون جام هم باشد٬ همانقدر ارزش دارد. فقط خودت باش و بجنگ.
[gallery link="file" size="medium" columns="2" ids="163715,164007"]