یکشنبه, 30 ارديبهشت 1403

به گزارش آریاورزش، در حالی که چند هفته از نشستهای کارشناسی فدراسیون برای بررسی عملکرد تیم های ملی در رقابتهای جهانی میگذرد متأسفانه شاهد آن هستیم هنوز  برای حل مسئله تیم ملی بر سر دو راهی تصمیم قرار داریم .حالا سوال اینجاست که آیا به واقع مشکلات تیم ملی تا این حد پیچیده و لاینحل بوده که هنوز راهکاری برای رفع آنها یافت نشده یا قضایای دیگری در میان است؟

شاید زمان آن رسیده که کمی از مصلحت طلبی ها و تعارفات معمول فاصله بگیریم و به ماجرا به شکل دیگری بنگریم. چرا  والیبال، که یکی از معدود رشته های تیمی موفق در ایران بوده به یکباره افول کرده و دلیل اینهمه فراز و فرود این رشته ورزشی چیست.

شاید بهتر باشد در ابتدا این نکته را روشن کنیم که راز ولاسکویی که این روزها هنوز بر سر زبان بسیاری از والیبال دوستان است در رشد والیبال ایران چه بود؟

[caption id="attachment_40725" align="aligncenter" width="864"]ITALY-ARGENTINA-FiVB-WORLD-CUP-2015-11 خولیو ولاسکو[/caption]

بیشترین چیزی که ولاسکو  به والیبال ایران هدیه کرد خودباوری و شجاعت بود. ولاسکو با حاشیه ها میانه ای نداشت چون بخوبی این را می دانست طبیعت دنیای حرفه ای ها  این است که تنها کسانی ماندگار میمانند که  هم صرفه اقتصادی داشته باشند و هم در دنیای برترینها حرفی برای گرفتن. چرا که والیبال،  ورزش لحظه هاست و تیمی عملکرد بهتری خواهد داشت که  بازیکنانش تنها برای یک جدال لحظه به لحظه تربیت شده باشند. یک بازیکن والیبال باید این قدرت را در خود داشته باشد که در لحظه فکر کند، تصمیم بگیرد و عمل نماید. و هیچ عامل بیرونی دیگری قادر نخواهد بود در موفقیت او به این اندازه تأثیرگذار باشد. نمونه بارز این موضوع را در  عملکرد تیم ملی آمریکا شاهد هستیم. بازیکنانی که هر کدام در یک تیم باشگاهی و دور از هم فعالیت می کنند ولی وقتی به یکباره در تیم ملی و در کنار هم قرار میگیرند به سرعت به انسجام تیمی میرسند و هر یک از آنان بخوبی می داند که تنها و تنها عامل موفقیت یک تیم به عملکرد هر یک از بازیکنان در جایگاهی که در آن قرار دارد برمیگردد.

russia-usa-FiVB-WORLD-CUP-2015-41

اما آنچه که ما در  این مدت در والیبال ایران شاهد آن هستیم این است بازیکنان ما بیش از آنکه به این نکته بیندیشند برای نسبت دادن موفقیتها و شکستهای خود تنها به دنبال عاملی خارج از خود و تواناییها و عملکردشان هستند و این عوامل همان حواشی هستند که والیبال ما را دچار یک رکود فزاینده کرده است. اما آیا دلیل اینهمه حاشیه این نیست که ما از آنها  یک نقطه امن برای فرار از ناکامی ها و شکستهای خود ساخته ایم. ما از بازیکنانمان شجاعت مقابله با سختیها را سلب کرده ایم و در عوض کم کم به آنها می آموزیم که بسادگی از زیر بار مسئولیتهایشان شانه خالی کنند.

به طور مثال رسانه ها پیرو سیاست افرادی خاص در یک حرکت منسجم شروع به تضعیف سرمربی تیم ملی می کنند و با استفاده‌ی ابزاری از بازیکنان شرایط را بنحوی پیش میبرند که مقصر اصلی همه این ناکامی ها را مربی جلوه دهند و بازیکنی که تنها مسئولیتش در زمین ارائه یک بازی ایده آل است را به نقطه ای می کشانند که بسادگی اعتراف کند شکست در مقابل آرژانتین موجب تضعیف روحیه اش گردیده و این جمله تنها یک نکته را ثابت میکند که رسانه ها و جریانات پشت پرده کاملا پیروز این میدان بوده اند و توانسته اند به بازیکن این را القا کنند که او به کم کاری خود نباخته بلکه او بدلیل بی کفایتی مربیش ناکام مانده. که اگر قرار باشد ما این نکته را بپذریم پس چگونه است که بازیکنان ما در یک لیگ داخلی بازیهای چشمگیری از خود به نمایش می گذارند. عملکرد معروف در بازی شهرداری و بانک سرمایه بقدری قابل ملاحظه بود که نه میتوان آن را به مربیگری سید عباسی ربط داد و نه به ستاره هایی که در کنارش حضور داشتند چرا که هم سرمربی تیم ملی بدلیل تجربه هر چند اندک مدیریت یک تیم ملی در عرصه جهانی پرونده پربارتری داشت و هم ستاره های تیم ملی چیزی از بازیکنان شهرداری کمتر نداشتند.

[caption id="attachment_45445" align="aligncenter" width="800"]تصاویر دیدار شهرداری ارومیه و بانک سرمایه در رقابتهای لیگ برتر ۹۴ تصاویر دیدار شهرداری ارومیه و بانک سرمایه در رقابتهای لیگ برتر ۹۴[/caption]

در جایی دیگر میبینیم که در بازیهای خانگی به بازیکنانمان  این اطمینان را می دهیم که تماشاچیان ایرانی با ایجاد تشنج و یک جو ناآرام به تو این کمک را خواهند کرد که تحت چنین فشار ناعادلانه ای بر حریف، میتوانی پیروز باشی در حالیکه بخوبی می دانیم این تشویقها متن واصل قضیه نیست اینها فقط به حاشیه بردن تواناییهای یک بازیکن است چرا که برای ما هدف هر وسیله ای را توجیه میکند و پیروزی باید به هر قیمتی بدست آید و دیگر مهم نیست که زیر سایه این حواشی، آیا رشد و ترقی در عملکرد بازیکن بوجود خواهد آمد یا خیر و حتی مهم نیست در عرصه جهانی و خارج این خانه جایی که فرسنگها از این عوامل فاصله داری قدرت مقابله با حقیقت والیبال را خواهی داشت یا نه در همین حد و اندازه بمانی کافیست گویا به صورت ناخوادآگاه ذهن او را برای این مسئله از قبل آماده کرده باشیم که در حد والیبال حرفه ای نیستی و این بزرگترین ظلمیست که در حق نسل طلایی والیبال میکنیم .متأسفانه حواشی تنها، حبابهایی هستند که با کوچکترین تغییری در فضای امن ایجاد شده زیر سایه آنها، بخوبی شاهد هستیم یک تیم چگونه دچار از هم گسیختگی غیر قابل باوری میشود بعنوان مثال  بازیکنان ما به وضوح بارها به این نکته اشاره کرده اند حضور تماشاگران ایرانی در هر جای دنیا باعث تقویت و در بسیاری از موارد موجب  پیروزی آنها گردیده و نبود آنها موفقیت تیم را تحت الشعاع قرار داده است. در حالیکه تیمهایی همچون لهستان یا آمریکا و ... بسادگی در زمین کشورهای دیگر پیروزیهای چشمگیری را بدون هواداران پرشور خود تجربه کرده اند.

iran-usa-world-league-2015-4th-match160

 ما بجای شهامت، ترس و تردید را در وجود بازیکنانمان نهادینه میکنیم و شجاعت بکار بردن همه تواناییهایشان را از آنها میگیریم. و بعد از آنها میخواهیم در عرصه بین الملل درخشش قابل ملاحظه ای را داشته باشند. چرا باید تیمی که در یک دوره چنین خط حمله بینظیری را به خود دیده فقط در بخش دفاعی در جهان شناخته شود. چرا باید جسارت حمله در بازیکنانی که تواناییهای آنها را سابقا به وضوح دیده ایم به این اندازه افت کند.

اما اینها تنها به حضور ما در رقابتهای جهانی برنمیگردد، لیگ برتر ما هم وضعیت مشابهی دارد جایی که همه مربیان و بازیکنان ما سعی دارند علت شکستهای خود را به هر قیمتی به یک مسئله غیر معمول نسبت دهند.

شاید زمان آن رسیده که کاملا بی پرده به این نکته اشاره شود که همه این عوامل به کسانی برمیگردد که در راس امور قرار گرفته اند. از رییس باشگاهی که بخاطر هزینه هایی که متقبل شده بدنبال کسب موفقیت، تلاش می کند تا رییس فدراسیونی که باید برای بقای خود یک چنین تشکیلاتی را مدیر کند.

تصاویر مسابقه چهارم والیبال ایران و آمریکا در لیگ جهانی ۲۰۱۵

فدراسیون والیبال بر خلاف آنچه تصور می شود نه تنها دیگر آن فدراسیون منظم و بی حاشیه نیست بلکه هر روز در یک چالش جدید دست و پا می زند. آنچه در والیبال این سرزمین اتفاق افتاده چیزی ماورای تصور است. مثلا در حالیکه نتایج کسب شده ایران در بازیهای جهانی قویا نشانگر یه مسئله حاد در تیم ملی بود اما رییس فدراسیون به طرز باورنکردنی تا ثانیه آخر بر سر حرف خود مبنی بر عادی بودن شرایط پافشاری میکرد تا جایی که کم کم تحت فشار کارشناسان، جامعه و رسانه ها زبان به اعتراف گشود و به بروز برخی مشکلات در تیم اذعان کرد و همین ریاستی که تا چندی پیش دم از ایده آل بودن اوضاع میزد اکنون به طرز باورنکردنی در حل  مسئله ای که میشد همچون روسیه یا ایتالیا برای آن در کوتاه ترین زمان ممکن تصمیم گیری کند مستأصل مانده. داورزنی بجای یک تصمیم قاطع و عاجل هفته ها و روزها تحت عنوان جلسات کارشناسی شروع به وقت کشی نمود، جلساتی که واقعا اگر قرار بود مثمر ثمر باشند لیگ برتر نباید با چنین وضعیتی کار خود را آغاز مینمود چرا که بسیاری از کارشناسان حاضر در این جلسات، همان مربیان تیم های لیگ برتری بودند و نتیجه اینهمه وقت و انرژی بی شک میبایست بر عملکرد لیگ اثر می گذاشت. ساعتها بحث کارشناسی تنها با یک نتیجه بپایان میرسد که مربی و کادر فنی مقصر است چرا که: ۱- نتوانسته بازیکنان تیم ملی را بخوبی مدیریت کند. ۲- از بازیکنان آماده ای چون معنوی نژاد استفاده بهینه داشته باشد. ۳- نتوانسته از انتقال هیجانات خود به بازیکنان جلوگیری نماید و در نهایت کادر فنی بعنوان دست راست مربی، عملکرد بهینه ای نداشته.

تصاویر مسابقه دوم والیبال آمریکا و ایران (لیگ جهانی ۲۰۱۵)

اما نکته قابل ملاحظه این است که چه جای شکوه و شکایتی باقی می ماند وقتی که ما همه این موارد را به وضوح در عملکرد عوامل فدراسیون شاهد هستیم. اگر بحث بر سر کادر فنی بعنوان چشم بینای مربی باشد ما مورد کاملا مشابه آن را شاهدیم، دقیقا در فدراسیون والیبال هم این عدم هماهنگی و دو دسته گی مشهود است. عوامل فدراسیون سیاستهای دوگانه ای در پیش گرفته اند و  مشخص است همه عوامل هیئت رییسه کاملا  با ریاست اتفاق نظر ندارند. مثلا برخی عوامل فدراسیون بدنبال تعویض سرمربی هستند و برخی دیگر در پی ابقاء کواچ. البته تلاش دسته دوم بدلیل شایستگیهای این سرمربی صرب نیست، تنها به این دلیل است که کواچ انتخاب خود ریاست بوده و هرگونه موافقت با برکناری او نشانگر ضعف در عملکرد  فدراسیون و نشانه انتخاب غلط آنان می باشد. گروه اول کار را بجایی می رسانند که برای رسیدن به هدف خود به سادگی از بازیکنان استفاده ی ابزاری می کنند و آنان را در مقابل مربی قرار می دهند و گروه دیگر، سیاست دوپهلوی هم به نعل زدن هم به میخ را در قبال تیم ملی در پیش گرفته اند.

[caption id="attachment_44861" align="aligncenter" width="800"]نشست هیئت رئیسه فدراسیون والیبال نشست هیئت رئیسه فدراسیون والیبال[/caption]

اما اگر بحث بر سر عدم توانایی در مدیریت باشد در فدراسیون علاوه بر اختلاف نظرهای موجود بین اعضاء، عدم وجود مدیریتی قاطع و صد البته آشنا با والیبال به وضوح دیده می شود آیا چنین فدراسیونی قرار است مشکلات تیم های ملی را برطرف نماید؟!!!!!!

اگر بخواهیم از فرصت دادن به بازیکنان توانمند و جوان حرفی بزنیم عملکرد فدراسیون در قبال تیم نوجوانان، کمتر از جفایی که در قبال بازیکنان نوپای والیبال در تیم ملی بزرگسالان شد ندارد. داورزنی تیم نوجوانان را تنها برای پر کردن آلبوم افتخارات خود میخواست و درست در یک بزنگاه حساس که باید حمایت هه جانبه ای از این ثروت و سرمایه های ملی میکرد در قبال تقاضای آنها برای حضور در لیگ برتر با گرفتن چند عکس یادگاری و یک جلسه سوری، آنها را با دادن وعده هایی که روشن نیست هرگز عملی خواهند شد یا خیر به حال خود رها می کند و اگر نبودند تیمهای باشگاهی که اینهمه نیروی جوان و آماده را به خدمت بگیرند سرنوشت آنها کم از معنوی نژاد تیم ملی نداشت.

u19-Iran-russia-2-shahrivar-94-4

اما متأسفانه آنچه بیش همه شاهد آن هستیم این است که خود داورزنی تمایل زیادی به این دارد که زیر سایه حواشی از خود سلب مسئولیت نماید و برای اینکه وانمود کند گناهی متوجه وی نیست از همه این ابزار پوششی برای پنهان کردن حقیقت ساخته است. اینکه سرمربی تیم ملی خواهد توانست اوضاع را بسامان نماید یا خیر مطلبی است که کارشناسان باید اعمال نظر کنند اما چیزی که دیگر نیازی به بررسی کارشناسی ندارد این مطلب است که والیبال ایران تکنیک را آموخته و زبان والیبال جهانی را می داند ولی مدیریتی کارآمد را برای نظام بخشیدن به اینهمه توانایی کم دارد. بازیکن سالاری،  بلاتکلیفی فدراسیون در قبال تیمهای ملی و قضایای لیگ برتر ، عاجز ماندن فدراسیون در قبال وضعیت تیم ملی و سرمربی اش تنها به بی برنامگیهای فدراسیون و عوامل آن  برمیگردد. به مسئولینی که  برای ترسیم اهداف فدراسیون برای والیبال، باری به هر جهت هر از چند گاهی هدف جدیدی را عنوان می کنند و این  تنها و تنها به این دلیل است که حتی خود مسئولین فدراسیون کنترل اوضاع را از دست داده اند و چاره ای جز این ندارند که به وعده وعیدها اکتفا نمایند.

اما در این اوضاع نابسامان و در شرایطی که هیچ  تغییری در تیم ملی و عملکرد فدراسیون حاصل نشده رفتن به المپیک تنها یک وهم و خیال است.  البته از آن تأسف انگیزتر این است  که بزرگترین آرمان داورزنی برای والیبال ایران تنها رفتن و رسیدن به المپیک می باشد در حالیکه ما دچار یه روند استعداد سوزی هستیم و فرصتها را یکی پس از دیگری از دست می دهیم.

[caption id="attachment_26493" align="aligncenter" width="800"]تصاویر مسابقه چهارم والیبال ایران و لهستان در لیگ جهانی ۲۰۱۵ تصاویر مسابقه چهارم والیبال ایران و لهستان در لیگ جهانی ۲۰۱۵[/caption]

[su_animate type="bounceInLeft" duration="2" delay="1" inline="yes"][tooltip text="گروه رسانه های خبری آریاورزش " gravity="nw"]به قلم آرام آریایی[/tooltip][/su_animate]