به گزارش آریاورزش، تیم ملی والیبال کشورمان در حالی برای حضور در لیگ ملتها عازم ایتالیا شد که ولادیمیر آلکنو در روزهای اخیر مورد هجمه برخی منتقدان قرار گرفته است.
به نظر میرسد ماجرای این روزهای والیبال ایران حکایت همان داستان معروف پدر و پسری را دارد که به هر شیوهای سوار بر قاطر خود میشدند مورد نقد مردم قرار میگرفتند! اکنون نیز برخی صحبتها و واکنشها نسبت به خبرهای پیرامون والیبال ایران دچار دوگانگی شده است.
زمانی که نام «ولادیمیر آلکنو» مرد منضبط و قهرمان المپیک در صدر کاندیداهای نیمکت تیم ملی معرفی شد، بسیاری از اهالی والیبال و جامعه خبری از جدیّت و دیسیپلین او دست به قلم بردند و نوشتند که این مرد همان کسی است که سعید معروف را از زنیت کازان کنار گذاشت!!! او میتواند انضباط را به تیم ملی برگرداند تا بازیکنان فقط و فقط از یک نفر حرفشنوی داشته باشند و مربی حرف اول و آخر را بزند. حال چطور شده که تصمیمات آلکنو برای انتخاب بازیکنان و کادرش را ناشی از انتخابهای دیکته شده تلقی میکنند؟!
بارها در سالهای اخیر گفته شده که تیم ملی والیبال در اکثر مسابقات با نفراتی تکراری عازم رقابتها میشود و طی این سالها تغییرات چشمگیری نداشته است. حال اگر تیم ملی با همان ترکیب دوره قبل به لیگ ملتها اعزام میشد، امروز به جای اینکه نگران خط خوردن پوریا یلی یا جواد کریمی باشیم، بار دیگر مطالبی در انتقاد به ترکیب تکراری و غیره و ذلک میخواندیم!
خوشبختانه والیبال ایران استعدادهای زیادی دارد که حاصل زحمات مربیان ایرانی و تلاش و ممارست بازیکنان است. مسلماً بازیکنان و مربیان بسیاری بودند که لیاقت پوشیدن پیراهن تیم ملی را داشتند، اما هر تیم ملی تنها میتواند با ۲۵ نفر به محل مسابقات برود.
در حال حاضر باعث خوشحالیست، در پست قطرپاسور که زمانی تبدیل به پاشنه آشیل تیم ما شده بود چهار بازیکن آماده و بااستعداد حضور دارند که انتخاب را از میان آنها سخت میکند. اما مسئله مهمتر این است که برای پوشیدن پیراهن تیم ملی تنها استعداد کافی نیست. پوریا یلی بازیکن توانمندی است و قد و قامت خوبی دارد، اما همانطور که در لیگ برتر فصل پیش هم شاهد آن بودیم رفتار حرفهای او در راستای پیشرفت والیبال این بازیکن آیندهدار نبوده و باید بیشتر روی رفتار خود کار کند تا علاوه بر توانایی والیبال، از نظر فکری و رفتاری هم رشد کرده و بزرگ شود.
[caption id="attachment_179557" align="aligncenter" width="1000"] جواد کریمی[/caption]البته نکتهای که ذکر آن لازم است این موضوع است که در انتخاب بازیکنان بحث تفکرات فکری و سلیقه مربیان هم مطرح میشود. به قول سرگی تتیوخین: «زمانی که یک بازیکن در تفکرات یک مربی قرار نگیرد، نمیتواند جایی در آن تیم داشته باشد.» هاینن سرمربی تیم ملی لهستان، در این دوره از لیگ ملتها بازیکن جوان و آیندهداری چون شالپوک را از تیم کنار گذاشت.
یلی و کریمی بازیکنان جوانی هستند که در رده نوجوانان و جوانان مدالآوری کردند، آنقدر توانایی داشتند که به تیم بزرگسالان راه یابند. مسلماً در آینده باز هم فرصت این را دارند که به تیم ملی برگردند. در این مدت که لیست تیمهای مختلف اعلام شد، کارشناسان دنیای والیبال انتقاداتی به انتخاب بازیکنان از سوی سرمربی کردهاند، ولی نه اینکه اینطور جانبدارانه در مورد خط خوردن یا حذف بازیکن یا فردی از کادر مربی تیم اظهار نظر شود! آیا اشاره مکرر به لیست بازیکنان و کادر فنی دخالت در تصمیم مربیان قلمداد نمیشود؟
طی چند سال گذشته به درست یا غلط در اغلب موارد شنیدیم که از دستیاران کولاکویچ انتقاد میشد و بیشتر کارشناسان و مربیان ایران معتقد بودند که دستیاران ایرانی کولاکویچ نمیتوانند در جریان مسابقات کمکی به او بکنند. اما امروز مسئله کنار گذاشتن پیمان اکبری به موضوعی تبدیل شده که به قول آن دوست عزیز میگویند: چرا تندروان! چرا پیمان نه...؟!! پیمان اکبری از جمله مربیان خوب ایران است که در مدت حضور خود در والیبال ایران این موضوع را به خوبی نشان داده است.
اما آیا بولد کردن این موضوع، زیر سؤال قرار دادن تواناییهای محمدرضا تندروان نیست؟ سوالی که اینجا پیش میآید این است که اگر خود را جای بازیکنی بگذاریم که در شرایط سخت مسابقه، تنها منتظر کلامی صریح و واضح از سوی سرمربی خود است تا بار دیگر خود را در زمین بازی پیدا کند، آیا باز هم اینگونه انتقادات عنوان می شد.
حال اگر از زاویه دیگر به این موضوع نگاه کنیم، اگر پیمان اکبری در کادر تیم ملی میماند و تندروان خط میخورد، آن وقت گفته نمیشد، اکبری باند قدرتمندی دارد و همچنان توانسته سنگر خود را حفظ کند!؟ به راستی به همراه داشتن سه کمک مربی اینقدر در روند تیم تأثیر میگذارد که اینگونه برایش موضعگیری میکنیم!؟
[caption id="attachment_179548" align="aligncenter" width="1000"] تیم ملی والیبال ایران[/caption]یکی از موضوعاتی که قبل از ورود آلکنو به ایران بسیار تأملبرانگیز بود، نوع ارتباط او با بازیکنان بود، اینکه چگونه میخواهد با بازیکنان صحبت کند تا حق مطلب ادا شود. در ترجمه از زبانی به زبان دیگر آنهم به صورت همزمان ممکن است مقداری از مطلب از بین برود، حال فکر کنید زبان روسی به انگلیسی ترجمه شود و بعد بازیکنان ما به فارسی این مطلب را برای خود تحلیل کنند...؟! ضمن اینکه همه بازیکنان تیم هم زبان انگلیسی قدرتمندی ندارند.
آلکنو در این مدت نشان داد که به کار کردن با بازیکنان و مربیان جوان علاقمند است، همانطور که به الکسی وربوف فرصتهایی برای کسب تجربه داد تا امروز جایگزین او بر نیمکت این باشگاه پرافتخار شود. گاهی دیدن رزومه مربی میتواند کمی کمک کند تا تصمیمات آنی نگیریم.
[caption id="attachment_179556" align="aligncenter" width="1000"] آلکنو به همراه مترجماش مانلی کسرایی[/caption]خاطرمان هست سرمربی کشورمان پیش از آمدن به ایران برنامه دوستانهای را با باشگاه زنیت کازان و روسیه ترتیب داده بود و حتی گفته میشد که ممکن است تیم ملی برای برگزاری اردو و تمرینات عازم روسیه شود. از همان زمان انتقادات گستردهای در رسانهها صورت گرفت که چرا آلکنو به ایران نمیآید و تیم ملی باید به روسیه برود؟ اصلا چرا روسیه، چرا ایران نه...! در نهایت این اردو به هر دلیلی که گفته میشود علت اصلی آن کرونا بوده لغو شد.
بسیاری از فشارها از جانب ما رسانهها اعمال میشود و بسیاری از اتفاقات ناشی از کمکاری فدراسیون است.
رایزنی برای دیدارهای تدارکاتی از طریق اعتبار و رابطه توسط مربیان یک قسمت ماجراست، اما بخش عمده آن جهت عملی کردن این فرآیند بر عهده فدراسیون والیبال است.
از قدیم گفتهاند «آزموده را آزمودن خطاست!» هیچگاه کسی را پیش از اینکه آزموده شود مؤاخذه نمیکنند. همانطور که آلکنو در مصاحبه خود اشاره کرد، اجازه دهید این تیم حداقل در دو بازی آزموده شود تا ببینیم چه کارهایی میتواند انجام دهد. آیا بیش از حد پرداختن به انتخاب بازیکنان و کادر فنی فعلی، چیزی جز دست کم گرفتن توانایی بازیکنان و مربیای نیست که تا چند روز آینده قرار است نماینده کشورمان باشند؟
به راستی چرا هر بار باید پیش از مسابقات تیم ملی را با انتقادات تند بدرقه کرد؟! بگذاریم تیم ملی کارش را بکند. چرا نسبت به تغییر انقدر مقاومت میکنیم.
همه ما خوب میدانیم در این مدت زمان کم، حضور بهترین مربیان دنیا هم نمیتواند تأثیر خارقالعادهای بر روند تیم ما داشته باشد، ولی شاید حضور نامهای بزرگ در عرصه سرمربیان بتواند تا حدی کمک کند تا جایگاه خود را پیدا کنیم.
تیم ایران صبح روز دوشنبه سوم خرداد ۱۴۰۰ راهی ایتالیا شد. [caption id="attachment_179558" align="aligncenter" width="1000"] آلکنو و محمدرضا تندروان[/caption]