آریاورزش / سالن رضازاده اردبیل به عنوان میزبان هفته چهارم لیگ ملت‌ها٬ علاوه بر اینکه میزبان یک رویداد ورزشی مهم بود٬ اما از حواشی هم دور نماند. در این میان فرصتی پیش آمد تا خبرنگاران سایر کشورها اندکی با ایران آشنا شوند. سلیا لورنچو٬ بانوی خبرنگار اهل کشور پرتغال بود که احساس نزدیکی بسیاری با مردم ایران پیدا کرد و با جمعی از دختران خبرنگار به گفتگو پرداخت. برای او که از کشوری آزاد با فرهنگی متفاوت می‌آید تماشای بعضی قوانین و اتفاقات در ایران باعث تعجب و ناراحتی‌اش می‌شد. او دختران ایران را ستایش می‌کند٬ چنانچه که در صفحه اینستاگرامش آنها را دختران قدرتمند (power girls) خطاب کرده است۔ سلیا با وجود تمام قوانینی که درک آن برایش سخت می‌نمود٬ اما ایران را کشوری زیبا و مهمان‌نواز می‌داند۔

لیگ والیبال ملت‌ها - اردبیل

سفر به ایران برای شما چطور تجربه‌ای بود؟

این سفر یک تجربه همیشگی و ماندگار بود. ایران از نظر فرهنگی نسبت به پرتغال خیلی متفاوت است. چیزهای زیادی دیدم که به عنوان یک زن با آنها مخالفم. اما من آدم‌های زیادی را از آنجا در قلبم نگه داشتم. در کل سفر به ایران برایم عجیب و تجربه متفاوتی بود.

فقط در اردبیل بودید؟

متأسفانه بله. هتل ما در سرعین بود و سالن مسابقات هم در اردبیل٬ برای همین بین این دو شهر در رفت‌وآمد بودیم.

به چشمه‌های آب گرم هم رفتید؟

شنیدم که آب گرم آنجا چقدر فایده دارد٬ ولی متأسفانه این فرصت را پیدا نکردم که آن را امتحان کنم.

قبل از اینکه به ایران بیایید تصوری از این کشور داشتید؟

بله من تاریخ شما را می‌دانم. در مورد ایران مطالعه کرده بودم و در مورد انقلاب اسلامی هم اطلاعاتی داشتم. ولی می‌خواستم به ایران بیایم تا با چشم خودم آنها را ببینم. حجاب٬ حقوق زن و مرد و تفات‌های فرهنگی متأسفانه من را متعجب نکرد.

مشکلی با حجاب نداشتید؟

راستش را بخواهم بگویم با وجودی که می‌دانستم من مجبورم شش روز حجاب را تحمل کنم٬ ولی باز هم برایم سخت بود. زمانی که در ایران بودم به این موضوع احترام گذاشتم و حجابم را رعایت کردم.

برخورد مردم ایران با شما چطور بود؟

شما مردم خوبی دارید و از خارجی‌ها به خوبی استقبال می‌کنید. در کل مردم ایران خوب٬ مهمان‌نواز و مهربان هستند. حتی وقتی وارد شدیم به ما گل دادند.

اما در فرودگاه احساس می‌کردم که برخی می‌خواهند من عقب بایستم. ولی اعضای تیم پرتغال همچین اجازه‌ای ندادند. یا مثلا مردی که ما را تا تبریز رساند چمدان تمام اعضا را برد و جابه‌جا کرد به جز چمدان من که تنها زن آن گروه بودم! در پرتغال مردها خیلی محترمانه با زن‌ها رفتار می‌کنند. برخورد گارد امنیتی با آن دختر جوان در سالن رضازاده اردبیل را هیچوقت فراموش نمی‌کنم که چطور او را به گریه انداخت. برایم سؤال بود که چرا به آنها اجازه ورود به استادیوم را نمی‌دهند و آنها پشت در ورزشگاه گریه می‌کردند.

  لیگ والیبال ملت‌ها اردبیل

چه چیزی بیشتر از همه نظر شما را در ایران جلب کرد؟

من وقت نداشتم به نقاط دیدنی ایران بروم. ولی دیدن کوه‌ها با آن برف‌ها نفسگیر بود.

وقتی دوستان‌تان درباره ایران از شما بپرسند به آنه چه جوابی می‌دهید؟

می‌گویم من مردم ایران را دوست داشته و دارم.

غذاهای ایران را دوست داشتید؟

باید اعتراف کنم که طرفدار غذاهای شما نبودم. اما در هتل با ورزشکاران غذا خوردم و مشکلی نداشتم.

دوست دارید باز هم به ایران بیایید و شهرهای دیگر را ببینید؟

البته. همین الان هم دلم می‌خواست زمان به عقب برمی‌گشت و دوباره طبیعت زیبای ایران را می‌دیدم. دوست داشتم رشته کوه‌های سولان را ببینم. نمی‌دانم درست اسمش را تلفظ می‌کنم یا نه؟

سبلان؟

بله همان سبلان را می‌گویم. بسیار زیباست. می‌دانم که چیزهای خوب و دیدنی در ایران زیاد دارید اما متأسفانه من شانس امتحان کردن آنها را بدست نیاوردم. برای همین باید یکبار فقط برای تفریح به ایران بیایم نه کار! تا وقت برای تفریح داشته باشم.

استادیوم مسابقات و حضور مردم ایران را در ورزشگاه برای تشویق چطور دیدید؟

بی‌نظیر بود. دلم می‌خواست در پرتغال هم علاوه بر فوتبال به ورزش‌های دیگر به همان اندازه توجه می‌شد. در پرتغال مردم بیشتر به فوتبال اهمیت می‌دهند. در این زمینه شما خیلی از ما بهتر هستید و تیم ملی والیبال‌تان را به خوبی حمایت می‌کنید. تماشای میزان علاقه مردم ایران به والیبال برای ما بسیار جالب و خوشحال‌کننده بود.

نظرتان درباره تیم ملی والیبال ایران چیست؟

بازیکنان تیم ملی ایران عالی هستند. به نظرم آنها بی‌نظیرند.

کدام بازیکن ایران را بیشتر دوست دارید؟

کاپیتان ایران سعید معروف یکی از بهترین بازیکنان است و من از تماشای بازی او همیشه لذت می‌برم. من می‌توانم از شما یک سؤال بپرسم؟

[caption id="attachment_164136" align="aligncenter" width="960"]لیگ والیبال ملت‌ها - اردبیل سعید معروف[/caption]  

بله بفرمایید.

شما ازدواج کرده‌اید یا مجردید؟

هنوز نه.

شنیده‌ام که در ایران دختران نمی‌توانند همسران خود را انتخاب کنند و والدین آنها چنین کاری را برایشان انجام می‌دهند. این درست است؟

نه تا این اندازه درست نیست. شاید در بعضی شهرهای دورافتاده و روستاها چنین چیزی رسم باشد. اما در شهرهای بزرگ دیگر از این رسم و رسوم‌ها خبری نیست و بیشتر دختران و پسران با میل و نظر شخصی خودشان ازدواج می‌کنند.

این خوب است که شما مجبور نیستید با مردی ازدواج کنید که خانواده‌تان انتخاب می‌کند. من در ماه آپریل مصاحبه‌ای داشتم با چهار دختر هندی ۱۰ ساله که مجبور شدند ازدواج کنند. این وحشتناک است و درباره ایران هم چنین چیزهایی شنیده بودم. برای همین کنجکاو شدم و از شما پرسیدم.

در ایران خیلی کم از این اتفاق‌ها می‌افتد. خیلی‌ها با کودک همسری مخالفند و در این راه مبارزه می‌کنند.

من شما را تحسین می‌کنم که با وجود شرایطی که دیدم کارتان را عالی انجام می‌دهید و دست از کار و مبارزه نمی‌کشید تا به حق طبیعی‌تان برسید. مطمئنا کار شما خیلی دشوارتر از خیلی خبرنگاران در کشورهای دیگر است.

ممنون. برای همین در صفحه اینستاگرامتان زیر عکسی که با ما گذاشته بودید نوشتید «دختران قدرتمند»؟

بله. من این را حس کردم و به همین خاطر است که شما را تحسین می‌کنم. من از دیدن شما خوشحال شدم و افتخار می‌کنم به دخترانی مثل شما که قدرتمندید و به نوعی سعی می‌کنید صدای خودتان و بقیه زنان باشید. من در یک کشور آزاد متولد شدم. می‌دانید٬ اینجا همه چیز بی‌نقص نیست. ولی من آن چه را که می‌خواهم می‌نویسم و آنطور که دوست دارم زندگی می‌کنم. این که در ایران زنان تلاش می‌کنند که حق و حقوقی داشته باشند تحسین‌برانگیز است و به من حس خیلی خوبی می‌دهد.

در نهایت اگر بخواهید یک جمله درباره ایران بگویید٬ چیست؟

ایران واقعا کشور مسحورکننده‌ای است.

  لیگ والیبال ملت‌ها - اردبیل