به گزارش آریاورزش، فریبا سلیمانی را قطعا میتوان یکی از مهمترین ارکان سالهای اخیر والیبال بانوان دانست، بانویی که این روزها هدایت تیم پرافتخار والیبال بانوان نشسته کشورمان را بر عهده دارد و سابقه سرپرستی تیم ملی بزرگسالان بانوان و مربیگری باشگاه گاز تهران را هم در کارنامه دارد، با آریاورزش همراه باشید:
تیم به مسابقات آسیایی اعزام شده و نمیشود گفت تیم کاملا آماده نیست چون اکثر بازیکنان در خدمت بانک سرمایه بودند و با تغیر و تحولاتی که بود و وقفه ای به وجود آمد امیدوارم لطمه ای به تیم نزند.
بازیکنان چندسالی است که بسیار پیشرفت کرده اند و بعد از کسب مقام پنجمی بسیار تمرین کردند. آمدن سرمربی خارجی هم شوکی برای تیم بود ولی نمیتوان گفت خیلی تیم را متحول کرد و صرفا شوکی لازم بود!
درحال حاضر هم طبق روال گذشته تیم با مشاورین آقا و دو مربی جوان ولی باتجربه که خودشان هم سابقه بازی و مربیگری دارند در اردوی تدارکاتی به سر میبرد و من هم با دید مثبت و انرژی مثبت برایشان آرزوی موفقیت میکنم.
البته در حال حاضر هم ما بسیار از والیبال بانوان آسیا،که در سطح جهان مطرح است و قهرمان المپیک و جهان است،دور هستیم و این مسئله که بهترین تیم های جهان از تیم های آسیایی هستند هم باعث افتخار است و هم کار ما را سخت کرده است.امسال هم تیم ایران در گروه سختی قرار دارد و من امیدوارم بتوانند موفقیت های بسیاری کسب کنند.
البته تحقق این آرزو به ما مربیان داخلی برمیگردد که از پایه تفکر حرفه ای و احترام به پرچم کشور را به بازیکنان خود بیاموزیم و این باعث میشود تیم ایران هم مانند تیم ژاپن و سایر کشورهای مطرح،که این حرفه ای بودن از مجموع رفتار آن ها در اردوها و کمپ ها قابل مشاهده است،باشد.البته بازیکنان ایران هم سعی در رعایت این رفتارهای حرفه ای دارند ولی چون والیبال کشور ما فعلا به صورت جدی حرفه ای نیست،این اهداف به طور کامل محقق نشده است و انشالله با تلاش مربیان و ایجاد تفکر حرفه ای این آرزو محقق میشود.
بازیکنان از نظر طرز تفکر و داشتن انگیزه برد نسبت به گذشته بسیار تغییر کردند و ثابت کردند که خواهان موفقیت هستند ولی باز هم علاوه بر تکنیک و تاکتیک باید از لحاظ روحی و روانی روی بازیکنان کار شود.مانند زمانی که تیم با اختلاف پوئن پیش است ولی درنهایت ست را واگذار میکند و این به همان نیاز برمیگردد.البته در این چندسال با اردوهای تدارکاتی که با هزینه و کمک فدراسیون انجام میشود نتیجه ی مثبتی داشته و نباید این کمک ها را نادیده گرفت و باید با تلاش مربیان و بازیکنان و با ایجاد خودباوری در تیم سعی در کسب نتیجه مطلوب داشته باشیم.
-البته من در جایگاهی نیستم که در این مورد نظر بدهم ولی در کل حضور شخصی مانند خانم صادقی که هم با تجربه و هم متخصص در زمینه والیبال هستند در جایگاه نایب رییس فدراسیون،به والیبال ما کمک میکند و هر تصمیمی مانند آوردن مربی خارجی را با دیدی کارشناسانه انجام میدهند و البته باید از نائب رییسان پیش از ایشان هم تشکر کرد که برای والیبال کشور زحمت کشیدند.
البته آوردن مربی خارجی نیازمند بحثی کارشناسانه تر و دقیق تر است چون اگر خواهان کسب نتایجی مانند والیبال مردان در سال های گذشته هستند،باید به دنبال جذب مربی مطرح و با رزومه باشند که قابل ذکر است هر مربی با رزومه خوب حاضر به فعالیت در شرایط خاص والیبال ما مانند هزینه و پوشش بازیکنان و محدودیت ها نیست.البته به مربیانی که حاضر به کار در چنین شرایطی هستند بسیارند که رزومه آن ها نیازمند وقت و بررسی است ولی درنهایت آرزو دارم بازیکنان با همین مربیان نتیجه خوبی بگیرند.
آوردن سرمربی خارجی اقدامی خوب و لازم بود تا والیبال بانوان هم مانند والیبال آقایان دچار تغییر و تحول شود و انشالله تداوم داشته باشد ولی این حرکت در حد یک شوک خوب بود ولی به راحتی نمیتوان گفت نتیجه ی فوق العاده ای کسب شد چون اگر هزینه ای صرف حضور مربی خارجی میشود انتظار نتیجه ای مانند نتیجه ی تیم آقایان وجود دارد.
فکر کنم تا زمانی که من در والیبال حضور دارم این سوال ادامه دارد! میخواهم پاسخی بدهم که دیگر کسی این سوال را از من نپرسد. اگر من مدعی هستم عاشق والیبالم و در راستای موفقیت والیبال قدم برمیدارم،باید بهترین تصمیم را در جهت موفقیت تیم ملی و والیبال بگیرم و واقعا در شرایطی میتوانستم درباره مسائل عکس العمل نشان دهم و بخواهم خودم را ثابت کنم ولی زمانی که شما میبینید پای تیم ملی درمیان است،عشقی که نسبت به آن دارید و تلاش هایی که به نوبه خود برای موفقیت آن کرده اید،این قدرت را به شما میدهد که به خاطر آن کناره گیری کنید و من هم به همین دلیل استعفا دادم.
نمیگویم حضور من باعث آسیب رساندن به تیم میشد چون من علاقه و عشق خودم را به والیبال ثابت کردم و بار اولی هم نبود که در تیم ملی حضور داشتم،که اگر این چنین بود دوباره به تیم ملی دعوت نمیشدم!پس اگر سرمربی جدیدی حضور پیدا کرد که شناختی درباره هیچکس به خصوص من نداشت و بعضی ها هم ذهنیتش را نسبت به من منفی کرده بودند یا هر مسئله دیگری،با حضور من این حواشی ادامه دار میشد،ولی نه از طرف من،و شاید من هم ناخواسته حرکتی میکردم و عکس العملی نشان میدادم که خدای نکرده آسیبی به موفقیت تیم ملی و دور شدن از اهداف آن میزد. من عاشق کشورم و پرچمم هستم و دوست دارم کشورم در هر شرایط و جایگاهی بدرخشد و تنها دلیل استعفای من همین بود.
در رابطه با همین موضوع چیزهایی هست که مرا اذیت میکند آن هم زمزمه هایی است که گهگاه میشنوم و فکر میکنم حیف است با وجود هزینه هایی که صرف والیبال بانوان میشود،به خصوص در این دو سال،برخی میگویند "چرا استعفا دادی و دوباره برگشتید" یا "چرا با هر شرایطی حاضر به کار هستید؟" یا این سیستم کار قبول ندارند و معتقدند رابطه ای است!
من خودم را جای بعضی مسئولین در فدراسیون که این ادعا را دارند میگذارم و میگویم اگر من رفتم عِرق ملیم بود و موفقیت تیم ملی برایم مهم بود و حضور من از نظر چند نفر از همکاران در آن گروه آزار دهنده بود و درنهایت من به راحتی استعفا دادم چرا که موفقیت تیم ملی برایم مهمتر است!
ولی پس از مدتی دوباره از من درخواست شد تا کنار تیم حضور پیدا کنم و این احساس نیاز وجود داشت و خودم هم علاقه داشتم چرا که اگر من مدعی هستم عاشق والیبال هستم در هر جایگاهی خدمت میکنم و فرقی نمیکند تیم ملی باشد یا لیگ یا آموزشی... ولی زمانی که من ادعا میکنم سیستم آموزشی را قبول ندارم نباید در کار آموزشی شرکت کنم یعنی منبع درآمدم والیبال نباشد!
ولی متاسفانه این حرف ها بسیار گفته میشود و خوب نیست چون ما باید سازنده باشیم.درست است من در تیم ملی نیستم ولی چون عاشق والیبالم کار آموزشی میکنم،در لیگ شرکت میکنم و به طور کلی هرجایی به من نیاز باشد و بتوانم سازنده باشم،کمک میکنم. بازهم میگویم ممکن است برای برخی جالب نباشد ولی من اگر باشم با تمام قدرت فعالیت میکنم و اگر نباشم دعا و انرژی مثبت من بدرقه راه همه بازیکنان والیبال کشورم هست.
درباره بحث کسانی که ادعا دارند والیبال رابطه ای است و بارها چه رو در رو و چه در غیاب من این ادعا را داشتند هم میگویم اگر مسئولان فدراسیون من یا هر کس دیگری را به خاطر رابطه و نه به خاطر دلسوزی و تلاش و تجربه وارد کار کنند به والیبال کشورشان خیانت کرده اند و من هم نمیروم چون من باید وجدان داشته باشم که اگر تخصصی ندارم وارد کار نشوم.
اگر هم درباره رابطه ها اسم میبرند باید بگویم مسئولان بسیاری که هم اکنون در فدراسیون حضور دارند بعد از حضور من در تیم ملی و سمت کنونی ام وارد فدراسیون شده اند و سمت من از زمانی که وارد فدراسیون شده ام فرقی نکرده و ارتقایی نگرفتم و همان کارهای گذشته ام را با همان تلاش و انرژی انجام میدهم.امیدوارم راضی باشند چرا که وجدان من از عملکردم راضیست و این برای من بسیار باارزش است.
البته تا زمانی که این سخنان و حواشی وجود دارد فکر نمیکنم موفق شویم و امیدوارم زمانی برسد که همه دست به دست هم دهیم تا مربیان ایرانی که خوب کار میکنند به کار خود ادامه دهند
و درباره اضافه شدنم به تیم ملی والیبال نشسته هم باید بگویم که من بالای ده سال در این تیم خدمت کردم و از سال ۸۶ تا ۹۳ هم در تیم ملی حضور داشتم و امسال زمانی که در تیم ملی امید بودم این درخواست از من شد که همزمان با اعزام تیم بود و چون در اردوها حضور نداشتم فعلا به تیم اضافه نشدم ولی میشود گفت والیبال و والیبال نشسته هردو خانه من هستند و نمیتوانم بگویم کدام اولویت دارد چون درباره هردو تجربه و دانش کمی دارم و به خاطر استعفایم به این تیم نرفتم و از قبل آنجا بوده ام.
-متاسفانه نزدیک دو یا سه سال است که سطح لیگ برتر پایین آمده و لیگ پویایی نداریم،تعداد تیم ها محدود شده اند،اسپانسر ها کم شده است و به خاطر تبلیغات و عدم ورود مسئولین تیم هابه خصوص آقایان و نتایج به دست آمده و... به این مشکل دامن زده شده است. ما میدانیم که لیگی پویاست که در موفقیت تیم ملی نقش دارد و بازیکنان باید ۶ ماه در مسابقات و لیگ پویا فعال باشند ولی متاسفانه ما از این امتیاز محروم هستیم.
آقای داورزنی همیشه به ما لطف داشتند و الان هم در جایگاه معاونت وزیر هستند و از ایشان خواهشنمدم برای معافیت مالیاتی اسپانسر ها تلاش کنند تا ما بتوانیم اسپانسرهای بیشتری داشته باشیم و دلیل پویایی لیگ در سال های گذشته هم همین موضوع بود و الان هم ما واقعا به اسپانسر نیاز داریم و این موضوع باعث می شود پویایی لیگ بانوان و آقایان و مخصوصا بانوان بالا رود چون آقایان در بحث تبلیغات و پخش زنده تا حدودی شرایط مورد نیاز لیگ پویا را دارند و من بازهم از آقای داورزنی و آقای سلطانتپور و به خصوص از مجلس تقاضا دارم تا این قانون را تصویب کنند تا کمک بزرگی به همه رشته های ورزشی شود. همچنین من تقاضای دیگری از وزیر ورزش دارم و آن هم تقاضای رئیس فدراسیون ووشو،آقای علی نژاد،مبنی بر بیمه شدن مربیان است.چون شغل ما صرفا مربیگری است و نیازمند بیمه و امنیت شغلی هستیم.
-حضور مایدا در حد یک شوک برای تیم خوب بود و حتی تکنیک یا تاکتیک خاصی نسبت به مربیان داخلی نداشت ولی نتیجه خوب بود.
-ولاسکو اسطوره ای برای مربیگری چه در ایران و چه در دنیا است و ما حتی درمیان آقایان هم نتوانسته ایم فردی نزدیک به ایشان پیدا کنیم و مقایسه مایدا و ولاسکو درست نیست. زمانی که بحث مربی خارجی پیش آمد و قرار شد مایدا به تیم ملی اضافه شود من گفتم حضور ولاسکو تحول بزرگی بود و حضور مایدا اگر بتواند شوکی وراد کند خوب است تا ما به جایی برسیم که استارت حضور مربی خارجی زده شود و انشالله در آینده مربی مثل ولاسکو برای بانوان بیاید.
_تجربه کار من بسیار کوتاه و در حد دو،سه ماه بود و عملکردم پاسخگوی این تجربه هست و بهتر است با مربیان جوانی که یکسال با ایشان بوده اند در این باره صحبت شود.
-لژیونر شدن بانوان بسیار قدم خوبی است چون علاوه بر تکنیک و تاکتیکی که از بازیکنان خارجی دریافت میکنند میتوانند سیستم حرفه ای حاکم در آنجا را انتقال دهند و تجربیاتشان را به سایر بازیکنان بیاموزند و این موضوع بسیار به هدف ما کمک میکند.انشالله این اتفاق ادامه داشته باشد و بازیکنان بیشتری به کشورهای مطرح از لحاظ والیبال بروند و درنهایت به تیم ملی کمک کنند.
-نسل طلایی زمانی گفته میشود که بازیکنان روی سکو بروند و سهمیه جهانی المپیک بگیرند ولی با توجه به تغیراتی که بازیکنان در این چندسال داشتند،میشود گفت درحال حاضر نسل طلایی در کشور ما،همین بازیکنان ملی پوش هستند البته چندنفرشان هم فعلا در مرخصی هستند ولی میتوان این نسل را نسل طلایی نام برد و با توجه به شرایط فعلی و بازیکنانی که پرورش داده شده اند،این بازیکنان بهترین ها هستند.
-فکر نکنم پدیده خاصی به تیم ملی اضافه شده باشد و پدیدههایمان همان پدیده های قبلی هستند مثل شبنم علیخانی،فرنوش شیخی،مهسا صابری،مونا آکلایی،نگار کیانی،مائده برهانی و زینب گیوه،بازیکنان اصفهان(فرانک بابلیان،فرزانه زارعی،مونا دریس محمدی و...) و در کل همه ی بازیکنان حال حاضر...البته شنیده ام بازیکنان جدیدی اضافه خواهد شد ولی فعلا خبر دقیقی ندارم.
مطمئنا بهترین خاطره هر مربی موفقیت تیمش است حالا چه در والیبال عادی و چه والیبال نشسته. در والیبال نشسته سالی که توانستیم سهمیه جهانی را کسب کرده و بازی زیبایی مقابل چین داشته باشیم بسیار خوب بود. البته درست است با امتیاز های نزدیک به چین باختیم(۲۵-۲۷) ولی مهم این است به تیمی مانند چین که بردن آنها رویای ما بود با اختلاف کم باختیم.در والیبال عادی هم قهرمانی های لیگ برتر و نتایج خوب تیم ملی خاطرات خوبی بود.
البته خاطره ای که بسیار دوستش دارم و بعد از حدود یک سال رسانه ای شد،حضور وزیر ورزش در تمرین بانوان و نحوه بردن ایشان به آنجا توسط من بود. همیشه دوست داشتم به دختران والیبال هم توجه شود و واقعا این کمبود حس میشد و حضور وزیر ورزش که بزرگ تمام ورزشکاران هستند در تمرینات عالی بود. برای بردن ایشان به تمرینات من خودم را جلوی ماشین ایشان انداختم (البته حواسم بود که نَمیرم! (با خنده 😁 )) و ایشان شاید به خاطر محدودیت ها و شرایط که آقایان اجازه حضور ندارند کمی ناراضی تشریف آوردند.البته باید به قوانین کشور احترام گذاشت ولی من با توضیح شرایط و پوشش بچه ها که همانند حجاب خودم بود از ایشان خواستم تا قبل از اعزام ما (شب همان روز قرار بود اعزام شویم) به تمرینات بیایند چون حضورشان در تمرین این حس را به بازیکنان میداد که دختران هم زیر مجموعه ی وزارت خانه هستند و حمایت فدراسیون و تلاش بازیکنان یک مقدار دیده می شد و در نهایت توجه فدراسیون و اردوهای تدارکاتی به تایلند،تلاش همکاران و حضور ویر ورزش و صحبت های ایشان باعث یک پله صعود بچه ها شد و به نظرم بچه ها باید از این بعد تامین شوند چون مربیان از لحاظ تکنیک و تاکتیک برای بازیکنان کم نمیگذارند.
فکر میکنم با این کارم خواستم ثابت کنم هم عاشق بچه ها و کارم هستم و هم عاشق کشورم هستم و تا چه حد موفقیتش برایم مهم است. البته آن موقع آقای گودرزی وزیر ورزش بودند و خیلی هم از دست من ناراحت شدند که چرا این کار را کردم و کار خطرناکی بود ولی من گفتم تنها راه باقی مانده همین بود که ایشان بیایند سر تمرین و البته میدانستم خدا هست و خدارارشکر که بخیر گذشت ولی من بچه ها را به آن هدفشان که حضور ایشان بود رساندم. ولی این را هم بگویم که آقای گودرزی مدتها بعد در جلسه ای به من گفتند تا آخر عمرشان فراموش نخواهند کرد چکار کردم ولی نگذارم اینگونه در خاطر همه بمانم!خاطره بسیار خطرناکی بود!(با خنده)
آقای حداد: ایشان زمانی رئیس سازمان لیگ بودند و فکر کنم هنوز هم ناظر هستند و الان هم کانالی دارند که نمیدانم دربارهاش چه بگویم!امیدوارم کمی دیدشان مثبت تر شود،ولی بعید است!چون ایشان زمانی در راس کار بودند و کمیها و کاستی ها را میسنجند.
خانم صدیقی: مربی ارزشمند،دوست و یار و رفیق و همکار و همه چیز... خانم شعبانیان: یکی از زحمت کشان و دلسوزان والیبال هستند. ولاسکو: اسطوره مربیان والیبال دنیا... مایدا: در زمان حضورش تیم یک پله صعود از هر نظر داشت.
من به تمام رشته های ورزشیمان علاقه دارم و عشقم والیبال است ولی برای همه آرزوی موفقیت دارم. فوتبالی هستم ولی نه خیلی شدید،طبیعی است اول طرفدار تیم ملی هستم و ولی در تیم های باشگاهی طرفدار استقلال هستم (البته هرکس علاقه خاصی دارد و استقلال هم انتخاب من است ولی در تیم ملی برای همه آرزوی موفقیت دارم و تیم ملی و پرچم کشورم برایم بسیار مقدس است و مهمترین عشق و علاقه ام همین است.)
بزرگترین آرزوی من برای والیبال پسران ،درخشش و سکوی جهانی و المپیک است که انشالله در این جایگاه ببینمشان... مطمئنا خودم به عنوان مربی بانوان و سرپرست، برای بانوان آرزوی کسب جایگاه خوبی مانند جایگاه پسران دارم که البته این مرحله به مرحله و از آسیا تا المپیک است. اینها آرزوهای من، در بود و نبودم در والیبال است و میتوان گفت بزرگترین آرزوی والیبالی من همین است!
از هواداران عزیز که همیشه و در همه جا در فضای مجازی یا حضورشون در ورزشگاهها و حمایتشان سپاس گذارم. درست است که این حمایت ها را در درجه اول مدیون والیبال پسران هستیم که کمک کردند والیبال بانوان هم مطرح شود ولی خوشحالم که توجه به والیبال بانوان هم بیشتر شد و البته مسئولیت آن ها چند برابر شد ولی من از تمام کسانی که از والیبال حمایت میکنند ممنونم. واقعا حضور تماشاگران و هواداران یکی از بزرگترین و بهترین کمک ها،جدای از مسائل مالی و کمک هایی که اسپانسرها میکنند،نقش بزرگی در موفقیت والیبال دارد و از آن ها ممنونیم. و این که مثل همیشه،با هر شکستی از تیم روی برنگردانند و فقط با موفقیت ها تیم را حمایت نکنند و این یک اصل است که ما در هنگام شکست و سختی به حمایت نیاز داریم که با کمک خدا از جا بلند شویم. از رسانه ها هم که همیشه دوست و یار و یاور ورزشی ها هستند ،مخصوصا بانوان که بسیار به حمایتشان نیاز دارند،و از انعکاس خبر ها سپاس گذارم و از اطلاعاتی که درباره والیبال ایران و جهان به مردم میدهند ممنونم.
[caption id="attachment_127859" align="aligncenter" width="768"] تیم والیبال بانوان زیر ۲۳ سال[/caption]